دوران عقد و نامزدي يكياز شيرين ترين دوران معاش هر دختر و پسر جواني است
دوران عقد و نامزدي يكي شيرين ترين دوران معاش هر دختر و پسر جواني است . اين دوران تراز است براي تكوين و استارت يك معاش , بهاين مفهوم كه دختر و پسر دراين دوران سعي بر آشنايي يكديگر دارا هستند و تصميم ميگيرند كه آيا ميتوانند به دنبال مسير معاش در كنار نيز باشند .
خيلي از نامزدي ها به تراز نهايي و تزويج ختم ميشود البته در بعضا نامزدي ها دختر و پسر بهاين سود مي رسند كه نمي توانند معاش بشاش و مسالمت آميزي رادر كنار يكديگر داشته باشند پس تصميم مي گيرند نامزدي خويش را پايان دهند . دوران نامزدي دوران مهمي است و صحيح كردار كردن و صحيح تصميم به چنگ آوردن درين سطح ميتواند نقش به سزايي در سعادت آتي داشته باشد .
برهم ميل كردن نامزدي زيان يا اين كه موقعيت!!
تشكيل خانواده و معاش زير يك سقف فرمان اكثري مهمي است . اكثري از اشخاص برهم ميل كردن نامزدي را خسارتي بزرگ ميدانند و از پيدايش اين واقعه دوچندان خوف داراهستند درين بين مي توان از خانواده هايي ياد كرد كه از دوران نامزدي مي ترسند و چه بسا عقد ماندن دختر در خانواده بابا را نمي پسندند . اين نوع از اشخاص برهم تناول كردن نامزدي را نوعي ريختن آبرو ميدانند و براي جلوگيري از اين خلل كارايي مي نمايند دوران نامزدي وحتي عقد را به كمترين زمان ممكن تبديل كنند . هم اكنون جاي يك سوال در اينجا باقي ميماند آيا برهم ميل كردن نامزدي خوب تر از تشكيل يك خانواده بر مبنا هايي ست و لرزان و يك معاش نامطمئن نيست؟
در شرايطي كه دو برنا گذشته از اينكه معاش خويش را آغاز نمايند بتوانند با آشنايي و فهم و شعور بيشتر و پند پدر و مادر تصميم صدق بگيردند خوبتر از يك قدمت كشمكش , فرزندان حيران و معاش دشوار و مشقت بار است .
اكثري از اشخاص برهم تناول كردن نامزدي را خسارتي بزرگ ميدانند و از آن خوف دارا هستند
ديگه خواستگار ندارم
معاش در شهر هاي كوچك و روستاها دارنده مزاياي فراواني است . درباره ي وصلت هم احتمال دارد بتوان ذكر كرد كه شناختي كه در شهرها و روستاها نسبت به اشخاص و و خانواده ها موجود هست حسن بزرگي براي وصلت است چون ديگر هيچ خواستگاري ناآشنا نيست و خانواده ها يك آشنايي كلي را نسبت به يكديگر داراهستند . البته دراين در بين مشكلي موجود هست كه معاش اكثري از دختران برنا را با چالشي بزرگ مواجه نموده است . در اكثري از قريه ها و شهرهاي كوچك زمامي كه نامزدي و عقد دربين دختر و پسري برهم ميخورد مدل نگاه ها عوض مي شود و سرانجام دختر دستخوش دسته نگاه بقيه افراد مي گردد :
« دانشجوي سال سوم روانشناسي بودم كه از يكياز شهرهاي بزرگ اطراف با معرفي يك كدام از آشنايان خواستگاري برايم آمدتحقيقات و روند خواستگاري انجام شد و ما بين ما صيغه محرميت خوانده شد تا بتوانيم دراين بازه زماني آشنايي بهتري از نيز پيداكنيم , با گذشت مدتي متوجه پيدايش بعضا ناهنجاري ها در اخلاق نامزدم شدم و هر چه عملكرد كردم نتوانست تغييري درين رفتارها ساخت كنم به همين علتي نامزدي ما بهم خورد . خبر به نيز تناول كردن نامزدي درروستاي كوچك ما پيچيد جور نگاهها تغييرو تحول كرد . از آن ايام 5 سال ميگذرد و ديگر هيچ خواستگار قابل قبولي براي اينجانب پيدا نشده , درصورتيكه نيز خواستگاري بوده يا اين كه مردي كهن سال كه زن و يچه نيز داشته و يا اين كه مرداني زن مرده كه درپي مادري براي فرزندانشان مي گشتند . دراين قريه به ديده يك زن مطلقه به كم نگاه مي نمايند . از اين حالت خسته شده ام و دلم ميخواهد از اين قريه بروم»
در صورتيكه تحقيقي انجام دهيد از اين دست دختران در ده ها و شهر هاي كوچ كم نيستند كه قرباني دسته نگاه بقيه افراد گرديده اند .
بخش اعظمي از اشخاص برهم ميل كردن نامزدي را خسارتي بزرگ ميدانند و از پيدايش اين حادثه فراوان واهمه داراهستند درين في مابين مي توان از خانواده هايي ياد كرد كه از دوران نامزدي مي ترسند و چه بسا عقد ماندن دختر در خانواده بابا را نمي پسندند . اين دسته از اشخاص برهم تناول كردن نامزدي را نوعي ريختن آبرو ميدانند و براي جلوگيري از اين خلل تلاش مي نمايند
دوران عقد و نامزدي يكياز شيرين ترين دوران معاش هر دختر و پسر جواني است
دوران عقد و نامزدي يكي شيرين ترين دوران معاش هر دختر و پسر جواني است . اين دوران تراز است براي تكوين و استارت يك معاش , بهاين مفهوم كه دختر و پسر دراين دوران سعي بر آشنايي يكديگر دارا هستند و تصميم ميگيرند كه آيا ميتوانند به دنبال مسير معاش در كنار نيز باشند .
خيلي از نامزدي ها به تراز نهايي و تزويج ختم ميشود البته در بعضا نامزدي ها دختر و پسر بهاين سود مي رسند كه نمي توانند معاش بشاش و مسالمت آميزي رادر كنار يكديگر داشته باشند پس تصميم مي گيرند نامزدي خويش را پايان دهند . دوران نامزدي دوران مهمي است و صحيح كردار كردن و صحيح تصميم به چنگ آوردن درين سطح ميتواند نقش به سزايي در سعادت آتي داشته باشد .
برهم ميل كردن نامزدي زيان يا اين كه موقعيت!!
تشكيل خانواده و معاش زير يك سقف فرمان اكثري مهمي است . اكثري از اشخاص برهم ميل كردن نامزدي را خسارتي بزرگ ميدانند و از پيدايش اين واقعه دوچندان خوف داراهستند درين بين مي توان از خانواده هايي ياد كرد كه از دوران نامزدي مي ترسند و چه بسا عقد ماندن دختر در خانواده بابا را نمي پسندند . اين نوع از اشخاص برهم تناول كردن نامزدي را نوعي ريختن آبرو ميدانند و براي جلوگيري از اين خلل كارايي مي نمايند دوران نامزدي وحتي عقد را به كمترين زمان ممكن تبديل كنند . هم اكنون جاي يك سوال در اينجا باقي ميماند آيا برهم ميل كردن نامزدي خوب تر از تشكيل يك خانواده بر مبنا هايي ست و لرزان و يك معاش نامطمئن نيست؟
در شرايطي كه دو برنا گذشته از اينكه معاش خويش را آغاز نمايند بتوانند با آشنايي و فهم و شعور بيشتر و پند پدر و مادر تصميم صدق بگيردند خوبتر از يك قدمت كشمكش , فرزندان حيران و معاش دشوار و مشقت بار است .
اكثري از اشخاص برهم تناول كردن نامزدي را خسارتي بزرگ ميدانند و از آن خوف دارا هستند
ديگه خواستگار ندارم
معاش در شهر هاي كوچك و روستاها دارنده مزاياي فراواني است . درباره ي وصلت هم احتمال دارد بتوان ذكر كرد كه شناختي كه در شهرها و روستاها نسبت به اشخاص و و خانواده ها موجود هست حسن بزرگي براي وصلت است چون ديگر هيچ خواستگاري ناآشنا نيست و خانواده ها يك آشنايي كلي را نسبت به يكديگر داراهستند . البته دراين در بين مشكلي موجود هست كه معاش اكثري از دختران برنا را با چالشي بزرگ مواجه نموده است . در اكثري از قريه ها و شهرهاي كوچك زمامي كه نامزدي و عقد دربين دختر و پسري برهم ميخورد مدل نگاه ها عوض مي شود و سرانجام دختر دستخوش دسته نگاه بقيه افراد مي گردد :
« دانشجوي سال سوم روانشناسي بودم كه از يكياز شهرهاي بزرگ اطراف با معرفي يك كدام از آشنايان خواستگاري برايم آمدتحقيقات و روند خواستگاري انجام شد و ما بين ما صيغه محرميت خوانده شد تا بتوانيم دراين بازه زماني آشنايي بهتري از نيز پيداكنيم , با گذشت مدتي متوجه پيدايش بعضا ناهنجاري ها در اخلاق نامزدم شدم و هر چه عملكرد كردم نتوانست تغييري درين رفتارها ساخت كنم به همين علتي نامزدي ما بهم خورد . خبر به نيز تناول كردن نامزدي درروستاي كوچك ما پيچيد جور نگاهها تغييرو تحول كرد . از آن ايام 5 سال ميگذرد و ديگر هيچ خواستگار قابل قبولي براي اينجانب پيدا نشده , درصورتيكه نيز خواستگاري بوده يا اين كه مردي كهن سال كه زن و يچه نيز داشته و يا اين كه مرداني زن مرده كه درپي مادري براي فرزندانشان مي گشتند . دراين قريه به ديده يك زن مطلقه به كم نگاه مي نمايند . از اين حالت خسته شده ام و دلم ميخواهد از اين قريه بروم»
در صورتيكه تحقيقي انجام دهيد از اين دست دختران در ده ها و شهر هاي كوچ كم نيستند كه قرباني دسته نگاه بقيه افراد گرديده اند .
بخش اعظمي از اشخاص برهم ميل كردن نامزدي را خسارتي بزرگ ميدانند و از پيدايش اين حادثه فراوان واهمه داراهستند درين في مابين مي توان از خانواده هايي ياد كرد كه از دوران نامزدي مي ترسند و چه بسا عقد ماندن دختر در خانواده بابا را نمي پسندند . اين دسته از اشخاص برهم تناول كردن نامزدي را نوعي ريختن آبرو ميدانند و براي جلوگيري از اين خلل تلاش مي نمايند